Sunday, January 3, 2010

روایت مسجد جامعی از حمله لباس شخصی ها به حسینیه جماران

شبی که حرمت حسینیه جماران و عزاداران حسینی شکست

جنبش راه سبز (جرس): احمد مسجد جامعی در یادداشتی به روایت حرمت شکنی حسینیه جماران، بیت امام و عزادارات حسینی در شب عاشورای حسینی پرداخت، حرمت‌شکنی‌ای که گرچه عاملان آن مشخص هستند اما مدعیانی که امروز همه یاران امام را به چوب دروغ و تهمت می‌رانند هیچ واکنشی نسبت به این حرمت شکنی بی‌شرمانه نشان ندادند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات و عضو کنونی شورای شهر تهران در پایگاه اطلاع رسانی جماران نوشت:


هنوز زمان زیادی به شروع مراسم مانده بود كه حسینیه شماره یك جماران پر شد. گروهی با چند اتوبوس آمدند و پیش از شروع مراسم حسینیه را پر كردند.


دوستان نگران شده بودند، نگران اتفاق هایی كه حرمت شب عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام را بشكند و حرمت حسینیه ای كه از جای جای آن بوی امام (ره) به مشام می آمد خدشه دار شود. مردم زیادی هم در درون و بیرون حسینیه منتظر شروع مراسم بودند.


برخی پیشنهاد می دادند كه مراسم را لغو كنید، اما امكان پذیر نبود، چرا كه شرایط دشواری پیش می آمد. به علاوه قرار نبود كاری به جز عزاداری برای سالار شهیدان كربلا، امام حسین(ع) انجام شود و بـــــعید می دانستیم كه عزاداری برای امام حسین بن علی علیه السلام كه مظهر وحدت و هویت ملی و انقلابی ماست، واكنشی منفی بر انگیزد.
برگزار كنندگان تمام تلاش خود را كرده بودند تا مراسم عزاداری به دور از حوادث جاری انجام شود و مردم نیز انصافا نهایت همكاری را داشتند.


مراسم عزاداری هنرمندان و اصحاب فرهنگ برای امام حسین(ع) چند سالی است كه برپا می شود و چهار سال است كه سخنران اصلی شب های عاشورای این مراسم آقای خاتمی است. این مراسم طی سالهای گذشته در خانه هنرمندان و یا موزه ملی قرآن كریم برگزار شده بود، ولی امسال با همكاری و همراهی مدیریت محترم حسینیه جماران به آنجا منتقل شد.

ا
ز وقتی تصمیم گرفته شد كه مراسم در این حسینیه برگزار شود، نظر دوستان و همراهان بر این قرار گرفت كه برنامه ریزی به گونه ای باشد كه مجلس متناسب با شان حسینیه و بیت گرامی مرحوم امام (ره) باشد و نهایت تلاش بعمل آمد تا كاری متفاوت و سنگین ارائه نماییم.


یكی از برنامه هایی كه تدارك دیده بودیم و متاسفانه از آن محروم ماندیم،گزارش بخشی از فیلمی بود كه آقای منوچهر محمدی آن را تهیه كرده بود و سال گذشته در چنین روزهایی در كربلا فیلمبرداری شده و به احتمال فرآوان تنها فیلمی است كه گزارش مستقیمی از مراسم بین الحرمین را در ظهر روز عاشورا (طویریج) نمایش می دهد.
این فیلم را مرحوم رسول ملاقلی پور می خواست شروع كند ولی به خاطر فوت ایشان ناتمام ماند و آقای مجتبی راعی آن را ساخت.


مرحوم ملاقلی¬پور از چهره های سینمایی شاخص پس از انقلاب به ویژه در حوزه دفاع مقدس است كه در برخی از آثار ارزشمند خود بویژه در فیلم تقدیرشده "مزرعه پدری" از كمك های موسسه نشر آثار امام(ره) نیز بهره گرفته بود. وقتی از آقای منوچهر محمدی خواستیم كه فیلم را برای نمایش در حسینیه جماران آماده كند، وی پیشنهاد داد تا كار دیگری را كه به مناسبت صدمین سالگرد تولد حضرت امام آماده كرده و كار ویژه ای است ارائه نماید. اما از ایشان خواستیم این فیلم عاشورایی را آماده كند.


هنرمندان دیگر نیز برای امام حسین(ع) سنگ تمام گذاشته بودند و می خواستند برنامه ای را ارئه نمایند كه حتی الامكان در شان عزای آن بزرگوار باشد.


چند شب قبل از مراسم به آقای سید حسام الدین سراج پیشنهاد دادیم كه زیارت عاشورا را ایشان بخوانند تا كاری متفاوت باشد، اما او پس از اندكی تأمل، پاسخ داد كه این كار آمادگی بیشتری می طلبد و با این فرصت كوتاه در خود این آمادگی را سراغ ندارد و قرار شد كه به سنت و رسم هر ساله قطعه ای مناسب حال و هوای عاشورا و مجلس بخواند.


زمان مراسم فرا رسید و نوه های امام نیز حضور داشتند. آقازاده هایی كه نمی خواهند مثل برخی آقازاده ها باشند. در ایشان نمونه كاملی از تواضع و مردم داری را می توان به راحتی سراغ گرفت. نماز جماعت به امامت حجه الاسلام سید یاسر خمینی اقامه شد و ایشان با همان افتادگی و فروتنی علیرغم همه فراز و فرودها تا پایان مجلس در كنار مردم ماندند.


جلسه با قرائت قرآن مجید آغاز شد و سپس آقای سهیل محمودی برای اجرای برنامه پشت تریبون قرار گرفت. سهیل از همان آغاز تلاش داشت تا جمعیت فقط به عزاداری توجه نماید و برنامه از مسایـــل حاشیه ای به دور بماند و حتی اجازه گفتن "یا حسین" به جمعیت عزادار را نمی داد و فقط از آنهـــــا می خواست كه صلوات بفرستند و بارها نیز با صراحت و قاطعیت گفت: "هر كس در این مجلس شعار بدهد از ما نیست" و انصافا مردم عزادار هم همراهی كردند حتی وقتی افرادی كه بصورت گروهی در مجلس حضور یافته بودند قصد داشتند مجلس را به مسیر دیگری بكشانند، مردم در نهایت آرامش با مجری برنامه همراهی می كردند.


در این میان زیارت عاشورا هم قرائت شد. همگان رو به قبله نشستند و با حال و هوای شب عاشورا، زیارت را همراه با قاری خوش صدا و ممتاز بین المللی، آقای سید حسین موسوی خواندند. هر چند حال و هوای محیط حكایت از آن داشت كه گروهی از حاضرین فضای پیرامونی را دائما رصد می كنند. سپس آقای افشین علاء دو قطعه شعر خواند. افشین را كه می شناسید و می دانید كه زیباترین اشعارش را درباره چه كسانی سروده است. یك قطعه شعر به مناسبت محل اجرای مراسم در حسینیه جماران خواند كه یادآور خاطرات ارجمندی از مرحوم امام(ره) بود و قطعه ای دیگر نیز در رثای شهدای والامقام كربلا.


پس از آن آقای سید سهیل محمودی این بار اما در نقش واقعی خود یعنی شاعر اهل بیت ظاهر شد و در ادامه به خواندن سروده های عاشورایی پرداخت. منتظر آقای عبدالجبار كاكایی بودیم. كاكایی مثل بسیاری از مردم پشت در مانده بود. سهیل گفت كه قرار است آقایان سید عبدالحسین مختاباد و سراج هم به جلسه بیایند و با آوازی محزون و زیبا، عرض ارادتی به ساحت مقدس امام حسین(ع) داشته باشند و هر دو بزرگوار در بیرون حسینیه منتظر شرایطی بودند كه امكان حضور آنها را در فضای اجرای برنامه فراهم سازد. ظاهرا با خانواده هم آمده بودند.


آقای علیرضا شجاع نوری هم قرار بود حس و حالی را كه در فیلم « روز واقعه» داشت، برای مخاطبان بیان كند. ایشان از چهره های نوآور در حوزه سینما است و پایبندی ایشان به آئین های عاشورایی بر كسی پوشیده نیست و یقین داشتیم كه گزارشی تاثیرگذار ارائه خواهند داد.


شجاع نوری هم در بیرون حسینیه به دنبال پیدا كردن روزنه ای بود تا بتواند خود را به داخل برساند.


آقای احمد رضا درویش كارگردان بزرگ و موفق سینمای ایران و دفاع مقدس در شهرستان بـم به سر می برد؛ برای آماده كردن شرایط فیلمبرداری اثر ماندگاری در باب حضرت سیدالشهدا(ع) به نام "روز رستاخیز". اما از گروه ایشان ظاهراً آقای حسین پاكدل آمده بود تا گزارشی از این اثر بدهد.


تا اینجا گروهی از همراهان در بیرون از حسینیه برای یافتن امكان حضور در مجلس لحظه شماری می كردند و البته بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و اندیشه نیز به روال هر ساله برای شركت در مراسم آمده و با درهای بسته مواجه شده بودند.


در چنین شرایطی قرعه صحبت به نام اینجانب افتاد تا هم قدری فضای مجلس آماده شود و هم زمینه ای برای اجرای برنامه های بعدی میسر گردد.


حسینیه جماران علیرغم جایگاه تاثیر گذار آن در تاریخ معاصر ایران و بعضا
جهان، با محدودیت ها و مشكلاتی روبروست، از جمله در سیستم صوتی.


صدای زیبا و رسای سهیل با صدای آرام من فاصله زیادی دارد و كسی نبود كه صدا و بلند گو را به موقع تنظیم كند. قبل از آغاز سخنم، آقای خاتمی وارد حسینیه شد. جمعیت یكجا از زمین برخاست و با شور و هیجان زائدالوصفی یاد مجالس زمان مرحوم امام را زنده كردند و به زودی آرامش به انبوهی از مردم كه تا لحظاتی قبل با شعارهای خود خواستار حضور آقای خاتمی بودند، برگشت.


پس از لحظاتی سخنان اینجانب شروع شد. صحبت من اشاره به سابقه ارادت و عزاداری امام حسین بن علی علیه السلام در فرهنگ ایران بود و با عرض ادب به مرحوم امام خمینی و خاندان ایشان آغاز شد . آن گاه از قدمت سرسپردگی ایرانیان به آستان مقدس سیدالشهداء‌ مطالبی گفتم كه چگونه در عصر امام رضا علیه السلام پرچم عزای عمومی حضرت را برافراشتند و افزودم كه ایرانیان عشق به خاندان پیامبر را در هركجا كه فرهنگ ایران رفت ، پراكندند و محبت آن خاندان الهی را پاس داشتند و آن را به سرمایه ای بی بدیل و عنصر زیربنایی هویت ایرانی در همه فرازها و فرودهای تاریخی ساختند. هویتی كه ایرانیان و فرهنگ ایرانی را از هر گروه و آئین و قومیت و زبان و مذهب و نه حتی فقط مسلمانان را در بر می گیرد، از این رو عشق به حسین علیه السلام مهمترین سرمایه ملی و محور اصلی وحدت و انقلاب ماست. و آن گاه به نوعی مقتل خوانی درباره حضرت علی اكبر (ع) پرداختم با روایت عالم بسیاردان مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی صاحب اثر گرانسنگ «شفاء الصدور فی شرح زیارت عاشور». ایشان جد پدری همسر ارجمند مرحوم امام بود، بانوی پرهیزكار و صبوری كه سال گذشته در چنین ایامی در قید حیات بودند. سخنان من با جمله حضرت سیدالشهدا در باب فرزند برومندش پایان یافت كه فرموده بودند: حضرت علی اكبر شبیه ترین مردم در خّلق و خٌلق و منطق به رسول خداست و با این شعر حافظ تمام شد:

نازنین تر ز قدت در چمن حسن نرست خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
آن كشیدم ز تو ای آتش هجران كه چو شمع جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود.

پس از سخنان من، آقای خاتمی در جایگاه قرار گرفت و به ابراز احساسات مردم كه كاملا متناسب با شرایط شب عاشورا و حسینیه جماران بود، با سلام بر حضرت سیدالشهدا (ع) پاسخ داد.


ایشان همان طور كه انتظار می رفت سخنانشان را یكسره درباره ی كربلا و فلسفه قیام سیدالشهدا متمركز كردند و در مطلع كلام خود شعری از حافظ خواندند.

روشن از پرتو رویت نظری نیست كه نیست منت خاك درت بر بصری نیست كه نیست
ناظر روی تو صاحبنظرانند، آری سر گیسوی تو در هیچ سری نیست كه نیست

و سپس گفت : انتخاب حسینیه جماران از سوی امام، برای هدایت انقلاب و جامعه نشانه پیوستگی انقلاب اسلامی با نهضت امام حسین (ع) است. آقای خاتمی در باب عشق به امام حسین (ع) در بخش دیگری از سخنان خود گفت: عشق به امام حسین (ع)، عشق به همه زیباییهاست. عشق به خدا كه كمال مطلق است، عشق به انسان است كه برترین آفریده خداست و عشق به عدالت است كه خدا می خواهد اساس زندگی انسان باشد.


آن گاه افزود: عشق به امام حسین راز و رمز ماندگاری ملت بزرگوار ایران است كه دل در گرو محبت امام حسین (ع) نهاده و راه ناهموار تاریخ خود را با پای پر آبله و جان خسته طی كرده است. ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به معنا و مفهوم آزادی از نگاه سیدالشهدا اشاره كرد و گفت: آزادی حقیقی در بندگی خداست، خدای حسین خداییست كه گرچه قهار و جبار و قادر است، ولی پیش و بیش از آن خدای هدایت و محبت و رحمت است و رحمتش بر غضبش پیشی می گیرد. آقای خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود افزود آزادی و آزادگی امام حسین (ع) همان است كه در بیان بلند خود اعلام می دارد. " ناپاك و ناپاك¬زاده ای مرا میان شمشیر و خواری مخیر كرده است و هیهات منا الذله".
ایشان در پایان با ذكر مصیبت در باره چهره نورانی و درخشان ماه بنی هاشم و پیكر غرق به خون جوان برومندش حضرت علی اكبر(ع) تلاش كرد سخنان خود را به پایان برساند.


آقای خاتمی بنا به سنت هرساله ای كه از ایشان سراغ داشتیم، دوست دارند در ایام محرم شخصـــــا روضه خوان وقایع كربلا باشند. هر چند كه در این زمینه تجربه زیادی ندارند و یكی دوبار این موضوع را در مراسم های قبل بیان كرده اند و همین انكسار جلوه‌ای دیگر به نوای گرم ایشان می‌دهد.


قرارمان این بود كه در پایان مجلس در ساعت 30/8 از سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود امجد كه علیرغم دارا بودن وجاهت حوزوی و علمی به ذكر مصیبت برای حضرت اباعبدالله مباهـــــات می ورزند، بهره گیریم، اما متاسفانه تحركات آقایان نگذاشت عزاداران از صواب روضه این مجلس بیشتر بهره مند گردند. پایان بخش برنامه های آن شب زیارت وارث بود كه طبق معمول می بایست با صدای گرم قاری گرانقدر قرآن كریم آقای سید عباس میرداماد در حالت ایستاده و رو به قبله خوانده می شد كه از آن هم محروممان كردند.


من به یاد نداشتم كه در مجلس عزاداری حضرت امام حسین (علیه السلام ) چنین حركت هایی از كسی سر بزند كه متاسفانه سر زد. هجوم بردن به حسینیه ای كه هنوز اگر اهل شنیدن باشی، صدای امام (ره) از گوشه گوشه اش به گوش می‌رسد و قطع مرثیه خوانی به سیدی جلیل القدر در شب عاشورا و نیز شكستن در و شیشه های حسینیه جماران و نادیده گرفتن حرمت حسینیه و بیت مرحوم امام باوركردنی نبود.


ابن اتفاق در حالی رخ داد كه مسئولان بیت امام (ره) تمام تلاش خود را برای رعایت همه شئونات این مراسم و ایام بكار بستند و همراهی مردم عزادار را نیز كاملا با خود داشتند، اما متاسفانه عده ای نه حرمت این روزها را نگه داشتند، نه حرمت امام حسین (ع) و نه حرمت مرحوم امام و بیت و حسینیه ایشان و نه حرمت مردم عزادار را.


ما در حسینیه بودیم و درست نبود كه در آن فضای آشوب زده زودتر از بقیه مجلس را ترك كنیم. نگران كسانی هم بودیم كه می دانستیم تا پشت در آمده اند اما نتوانسته اند درون حسینیه بیایند، نگران بودیم به آنان نیز بی احترامی شود و نگرانیمان بی راه نبود.


پسر كوچكم كه با عشق و علاقه ای وافر برای نخستین بار به همراهم به حسینیه جماران آمده بود، كاملا ترسیده بود و مدام می گفت: "بابا برویم " بابا برویم"


كاظم ترسیده بود، فقط او نبود كه ترس داشت، صدای جیغ بچه خردسالی كه در آغوش پدرش در كنار در بزرگ حسینیه ایستاده بود، به گوش می رسید و نگرانی و شیون زنانی كه در بالكن به نظاره نشسته بودند، بر تلخی و التهاب فضا می افزود. كسی انتظار نداشت در حسینیه ای كه امام خمینی (ره) در آن با دنیایی از تواضع و آرامش و اطمینان برای مردم حرف می زد، در مجلسی به یاد و نام امام حسین(ع)، آن هم در شب عاشورا چنین اتفاقی بیفتد و پاره آجر و مهر نماز بسوی عزاداران پرتاب شود. به یاد چند هفته پیش می افتم كه در گوشه ای از شهر – به نقل از تلویزیون- به عكسی از امام اهانت شد و رسانه سراسری بارها و بارها تصویر آن را پخش كرد تا نشان دهد آشوبگران چقدر بی منطق ،‌كم تعداد و بی مقدارند و چه افكار پلشتی در پس پشت ذهن خود دارند و حالا من مانده ام كه اكنون این رسانه سراسری كجاست؟ و آن مشت های آسمان كوب و قوی كه در برابر جسارت به عكس امام ،‌ با تمام قوا به میدان آمده بودند كجا رفته اند كه این بار توهین آشكارتری را به ساحت مرحوم امام و بیت ایشان و مردم عزادار در حسینیه ارجمند و پرخاطره و تاثیر گذار جماران آن هم در شب عاشورای حسینی و در برابر هزاران دیده مضطرب شاهد باشند.


پسرم را به خودم چسپاندم و تكیه دادم به دیوار و ستونی كه زیر جایگاه سخنرانی امام بود. امام در آن بالا می نشست و در رثای سید مظلومان با نوای جان سوز پیر خدمتگزاران آستان اباعبدالله الحسین (ع)، مرحوم حجه الاسلام سید محمد كوثری می گریستند. به یاد آن روزها افتادم. همین یك ساعت قبل بود كه صدای آقای صادق آهنگران را پخش كرده بودند كه در محضر امام (ره) روضه می خواندند و مـــــردم به سینه می زدند. حس غریبی بود. یاد آن روزهایی افتادم كه اینجا جمع می شدیم و اشك شوق در چشمانمان حلقه می زد و همه آرزوها و آرمانهایمان را در كلام و چهره امام (ره) می دیدیم اما امروز حس بـــدی دارم و می بینم كه حرمت ها شكسته است، حتی حرمت شب عاشورای حسینی ، حسینیه و بیت مرحوم امام . آیا فاصله بسیار نیست؟ چاره ای نبود، باید به كاظم آرامش می دادم و از تلخی نخستین حضورش در جماران می كاستم. مجبور بودم بغض ام را فرو خورم و رفتار و سخنانی آرام بخش داشته باشم، هر چند در دلم غوغا بود...


Posted via email from jaraspost's posterous

No comments:

Post a Comment